کد مطلب:27199
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:17
حال كه ما در خانواده و جامعه اي مسلمان متولد شده و رشد پيدا كرده ايم، آيا ديگر لازم نيست كه درباره اسلام تحقيق كنيم؟ و آيا بايد آن را بدون چون و چرا بپذيريم؟
موضوع تفكر و انديشه در دين اسلام، از جايگاه رفيعي برخوردار است، قرآن به كرّات انسان را دعوت به تفكر و تعقل در امور عالم مي كند، و در 46 آيه، افرادي را كه نيروي فكر و انديشه خويش را بكار نمي گيرند، مورد مذمت قرار داده(1) و يكي از صفات دوزخيان را نداشتن تفكر و تعقل ذكر كرده است. دوزخيان مي گويند اگر ما گوش شنوا و عقل بيدار داشتيم، در ميان دوزخيان نبوديم.(2) چرا كه جاي عاقلان در دوزخ نيست.
قرآن كريم همچنين اسلام را دين يقين وعلم معرفي نموده، مسلمانان را از پيروي شك و گمان برحذر داشته(3) و پيروي از ظنّ و گمان را نكوهش كرده(4) ومسلمانان را به متابعت از قطع و يقين امر نموده (5) و نيز تقليد كوركورانه را مردود دانسته است.(6) قرآن مردم را به پيروي از دليل و برهان امر كرده و از پذيرفتن چيزي بدون علّت و دليل، بازداشته است.(7)
در روايات اسلامي، موضوع فكر وانديشه در درجه اول اهميّت قرار گرفته است و از جمله اينكه تفكر بزرگترين عبادت محسوب گرديده. علي بن موسي الرضا( مي فرمايد : عبادت به زيادي نماز و روزه نيست، عبادت واقعي تفكر در كار خداوند متعال و اسرار جهان آفرينش است.(8)
برخورداري از نعمت تعقل و اراده و آزادي عمل، از مهمترين عوامل تكامل انسان مي باشد. تكامل واقعي آن است كه انسان با ارادة خويش و در نهايت اختيار و آزادي، در مسير هدايت قرار گيرد و طي طريق كند و اصولاً امتياز انسان از ساير جانداران، همين مسأله انتخاب و اختيار و تفكر و انديشه است و اگر اينها از او گرفته شود، در حقيقت انسانيّت انسان از او گرفته شده است و موضوع ثواب و عقاب اخروي، معنايي نخواهد داشت.
علاوه بر اين، در تعاليم اسلامي، يكي از وظايف ديني هر مسلماني تحصيل علم است، حديث معروفي است از پيامبر ( كه ميفرمايد : طلب علم بر هر مسلماني واجب است. طبق روايات، مراد از اين علم، دانستن اصول دين است. از آنجا كه اصول دين زيربنا و اساس تفكرات و انديشه هاي انسان را تشكيل مي دهد، بايد با بصيرت و آگاهي و يقين آنها را آموخت و شناخت، و تقليد كوركورانه و اجباري و يا اضطراري و بدون دليل و برهان، اطمينان و ايمان قطعي را براي انسان حاصل نخواهد كرد و در مجموع،
ارزشي نخواهد داشت. مسألة تقليد، فقط در بحث احكام و قوانين اسلامي امكان پذير است و آن هم طبق قاعدة رجوع جاهل به عالم مي باشد، يعني تقليد فردي كه آگاه نيست، از مجتهد و فقيه جامع الشرايط.(9) در رساله هاي عمليه، احكام تقليد ذكر گرديده؛ طبق فتواي تمامي مراجع از جمله امام خميني( ، عقيدة مسلمان به اصول دين، بايد از روي دليل باشد و نمي تواند در اصول دين از كسي تقليد نمايد.(10)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع و مآخذ :
1. تفسير نمونه، ج18،ص140
2. سوره مباركه ملك / آيه 10
3. سوره مباركه انعام / آيه 116
4. سوره مباركه يونس / آيه 7
5. سوره مباركه روم / آيه 29
6. سوره مباركه بقره / آيات 170 ـ 169
7. سوره مباركه بقره / آيه 111 ؛ سوره مباركه مؤمنون / آيه 117
8. كافي، ج2، الكفر و الايمان، باب تفكر، ص45
9. شيعه در اسلام، علامه طباطبايي، ص55
رسالة توضيح المسائل امام خميني( ،مسأله 1
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.